
امام رضا ع اےڪاش حرم بودم
امام رضا ع اےڪاش حرم بودم و مهمان تو بودممهمان توسفره احسان تو بودمیڪ پنجره فولاد دلم تنگ تو...
ادامه مطلبانتخاب صفحه
امام رضا ع اےڪاش حرم بودم و مهمان تو بودممهمان توسفره احسان تو بودمیڪ پنجره فولاد دلم تنگ تو...
ادامه مطلبارسال شده توسط امامی | مرداد 8, 1398 | داستان و حکایات, معصومین | 0 |
رفته بودم ديدن امام رضا (ع) ، محاسن شان را رنگ کرده بودند مشکي و زیبا شده بود گفتم : مبارک باشد ....
ادامه مطلب