
سلام مهربان پدر ، مهدی جان

سلام مهربان پدر ، مهدی جان
محتاج گرمی دستان توام ، طنین دلنشین صدایت ، عطر ملایم و بهشتی گریبانت ، تشعشع نافذ نگاهت ، طنین پدرانه ی گام هایت
محتاج توام پدر
محتاج توام تا هزار عقده ی ناگفته را بازکنم و رها شوم از چنگال بغضی پیر که همچون خنجری زهرآلود در تمام این سالها گلوی شکایتم را فشرده است
محتاج توام پدر محتاج و چشم براه