فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

بارها روی تو را دیدم …

بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم

همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم

کعبه کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم

در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام
پاسخ از لب هات بشنیدم ولی نشناختم

در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود
کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم

در کنار مرقد شش گوشه ی جدّت حسین
خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم

ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم

در منی پیش تو بنشستم ندانستم تویی
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم

در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت
از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم

سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم
چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم

اللهم عجل لولیک الفرج

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × چهار =