فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

معلم جدیدمون بی‌حجاب بود، مصط

معلم جدیدمون بی‌حجاب بود، مصط

معلم جدیدمون بی‌حجاب بود، مصطفی تا دید سرش رو انداخت پایین خانوم‌ معلم اومد سراغش و دستش رو برد زیر چونه‌اش، منظورش این بود که سرت رو بگیـر بالا؛
مصطفی چشماش رو بست و سرش رو بالا آورد از کلاس زد بیرون و رفت سمت خونه تا وسطای حیاط‌ مدرسه، هنوز چشماش رو باز نکرده بود

شهید مصطفی ‌ردانی‌پور
رفیق شهید

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − چهار =