فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

جوکر من یه همسر داشتم زیبا بو

جوکر من یه همسر داشتم زیبا بو

جوکر من یه همسر داشتم زیبا بود

کسی که بهم می‌گفت من خیلی نگرانتم؛ همیشه بهم می‌گفت باید بیشتر بخندم
قمار بازی می‌کرد و یه عالمه هم بدهی بالا آورده بود
طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن ما پولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه
من می‌خواستم دوباره لبخندش رو ببینم
فقط می‌خواستم بدونه زخم‌هاش برام اهمیتی نداره, پس یه تیغ گذاشتم توی دهنم‌ و این کارو کردم
می‌دونی بعدش چی شد؟ اون نتونست اینجوری منو ببینه
ترکم کرد
قضیه برام بامزه شد،
“حالا همیشه می‌خندم “

️ The Dark Knight

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 + 3 =