
سخن عشق تو بی آن که برآید به ز

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم
من در اندیشهی آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
سعدی
جمعه ها بیاد شهید ادواردو آنیلی