فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

شهید محمدحسین محمدخانی

شهید محمدحسین محمدخانی

?شرح زندگی و وصیتنامه به روایت

در زلزله ی بم به صورت خودجوش رفتم یاری زلزله زده ها سال های زیادی تو اردوهای جهادی در مناطقی مثل بشاگرد و نوع دیگه از دفاع رو در خدمت به مردم محروم تجربه کرده بودم

سال ۸۹ وارد سپاه شدم . جوون با اراده ای بودم. دوره غواصی رو گذروندم مرد عمل بودم وشجاع توی مباحث نظامی فراگیری خوبی داشتم .

موقع خواستگاری گفتم : هر جای دنیا که فریاد مظلومی رو بشنوم برای کمک خواهم رفت .

شب عروسی با همسرم رفتیم پیش تمام شهدای گمنام یزد

دوست و رفقای بسیجی و کنگره ای رو هم دعوت کرده بودم

امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلم گرم بود از حضور بچه م اما تو دلم آتیش بود به خاطر اعتقاداتم

همون اول به همسرم گفتم زندگی با من یه زندگی معمولی نیست

میدونست سرباز مطیع ولایتم میدونست تو راهی پا نمیذارم که ذره ای ناراحتی حضرت آقا توش باشه

همسرت که حسینی باشه تو رو ظهیرت میکنه بی هیچ مخالفتی از جانب همسرم به سوریه رفتم امیرحسین نه ماهه بود که لباس رزم پوشیدم . ۹۹ روز سوریه بودم حسابی دلتنگ امیر حسین بودم

به حاج آقا آیت اللهی از علمای بزرگ یزد گفتم دعا کنید شهادت نصیب و روزیمون بشه.

حاج آقا گفتند از خدا میخوام که مثل حبیب بن مظاهر بشید و منم گفتم لذتی که علی اکبر سید الشهدا از شهادت برد هرگز حبیب نبرد.

پنجاه و سه روز تو کاظمین بودم و تقریبا ۹ ماه تو سوریه…

?شهید?محمدحسین?محمدخانی?
?تاریخ ولادت: ۱۳۶۴
?تاریخ شهادت: ۱۳۹۴
?محل شهادت: سوریه
?شادی روح شهید صلوات

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × یک =