
جوکر من یه همسر داشتم زیبا بو

جوکر من یه همسر داشتم زیبا بود
کسی که بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛ همیشه بهم میگفت باید بیشتر بخندم
قمار بازی میکرد و یه عالمه هم بدهی بالا آورده بود
طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن ما پولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه
من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم
فقط میخواستم بدونه زخمهاش برام اهمیتی نداره, پس یه تیغ گذاشتم توی دهنم و این کارو کردم
میدونی بعدش چی شد؟ اون نتونست اینجوری منو ببینه
ترکم کرد
قضیه برام بامزه شد،
“حالا همیشه میخندم “
️ The Dark Knight