فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

ظلوما جهول ○عجیب است که ان

ظلوما جهول

○عجیب است که ان

ظلوما جهول

○عجیب است که انسان میخواهد همه چیز را بداند و بشناسد الا وجود خویش را

صد هزاران فضل داند از علوم
جان خود را می‌نداند آن ظلوم

داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری

قیمت هر کاله می‌دانی که چیست
قیمت خود را ندانی احمقیست

مولوی

صد هزار تا علم حفظ کرده و دانشمند شده اما جان خودش رو نشناخته خاصیت همه چیز رو میدونه اما در شناخت رفتار و هیجانات و ذهنیات خودش چون خر در گِل گیر کرده و پر از خشم و درد و عذابه

واقعا انسان اگر تمام علوم را بداند ولی خود را نشناسد آن علوم به چه دردی میخورد ؟

خویشتن نشناخت مسکین آدمی
از فزونی آمد و شد در کمی

خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت

صد هزاران مار و که حیران اوست
او چرا حیران شدست و ماردوست

همه دنیا بخاطر انسان خلق شده حال عوض اینکه انسان خودش را بشناسد ، رفته دنبال علم بیخود که برایش مفید نیست انسان که هدف افرینش خودش بوده میخواد آفرینش رو بشناسه شناخت آفرینش بذاته بد نیست ولی اول باید خودش را بشناسد بعد دنیا را

نمی‌خورم به حلال و حرام ، من سوگند
به جان عشق ،که بالاست از حلال و حرام
فهم

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − هفت =