فصد خون غرب تهران
برزگران
خشکشویی
تصفیه آب
ابزار رویان>

انتخاب صفحه

فصد خون شمال تهران

حجاب ایــن خانم مسلمانے

حجاب   

ایــن خانم مسلمانے

حجاب

ایــن خانم مسلمانے ستــ کہ در لنــدن زندگے میکند

میگوید  
مثــل همیشہ در متــرو نشستہ بودم
و مثل همیشہ افرادے بہ مـن خیره شده بودنــد
(از روے کنجکاوے یا تأســف،
یا شایـد هم تنـــفر)
کہ برایم مهــم نبود

یکــ خانمے روبروے من نشسته بود کہ بہ من نگاه میکــرد و من تا نگاهش میکردم تا لبخند بزنم
( لبـــخند البتہ پیدا نیسـت از زیر ایـن حجــاب)
نگاهــش را سریــع برمیگرداند
کہ مثلا من را زیر چشمی دید نمیزده ️


اینقـدر این کار را تکرار کرد کہ من با خودمــ گفتم

حتما بـرم باهاش صحبت کنم و توجیه ش کنـم
دیدم بلند شــد،
کیفـش را برداشت
و همیــن کہ خواست پیاده شود ،
سمت من آمد و یکــ کاغذے را تا کرد و به من داد و رفت



با خودم گفتم چے میتونہ باشہ؟
شوخے بچہ گانہ؟
تهدید بہ مرگــ؟
آدامس جویده شده لای کاغذ؟

کاغذ را که باز کــردم نوشتہ بود  
تو در حجابــت زیبا هستے،
درست مثل ماه کامل در آسمان شب

دختران چادری

| |

درباره نویسنده

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 16 =