بیتاب شدم!!! ارسال شده توسط امامی | شهریور 31, 1398 | سنگر شهدا | 0 | قرآن چمدان بدرقه، بیتاب شدم بیمار و پراکنده و بیخواب شدم یک کاسه ی آب و برگ تر چیزی نیست رفتی و خودم پشت سرت آب شدم ربنا لاتحملنا ما لا طاقت لنا فدای دل شکسته ات مادر?