شب آخر بود مهمان داشتیم … ارسال شده توسط امامی | شهریور 13, 1398 | سنگر شهدا | 0 | شب آخر بود مهمان داشتیم خانمم تمام حواسش به من بود دوست داشت یه دل سیر باهام صحبت کنه هنوز نرفته دلش تنگ شده بود اما من خیلی آرامش داشتم و وصیتنامه مینوشتم همیشه براش ستودنی بودم .